این یک پست علمی نیست!

مکان:کلاس پیش ریاضی 

زمان:زنگ فیزیک ساعت یک

بحث این بود که نیروها دو دستن تماسی و غیر تماسی

بعد گفتن که "البته باید توجه داشت که اینا همه توی جهان ماکروسکوپیک این جوریه وگرنه در دنیای میکروسکوپیک ,چیزی به اسم تماس وجود نداره ,یعنی همه ی نیرو ها از نوع غیر تماسین "

وقتی هیدروژن با هیدروژن ترکیب میشه H2 به وجود میاد که فقط ابر الکترونیشون قاطی شدن باهم !یعنی برخوری ندارن!گاهی هم میشه که از ترکیب دو تا هیدروژن هلیم به وجود میاد!ولی بازم هسته هاشون برخورد ندارن باهم !بعد این حرفا همه خواب از سرشون پریده بود و قیافه هاشون شده بود علامت سوال:)))یکی میپرسه یعنی میشه همه عناصر جدول تناوبی رو از هیدروژن ساخت؟و با جواب بله ی دبیر همه میگن أأ😁😁😁خلاصه بحث این حرفا بود و داشتن میگفتن که اگه توپ رو بزنیم به دیوار در دنیای میکروسکوپی برخورد نداره با دیوار که!دافعه ی بین اتماشون باعث برگشت توپ میشه که نیروی غیر تماسیه!یعنی برخوردی در کار نبوده!

حالا در بین این حرفا بودیم که نرگس انگشتشو فشار میده به بازوم ,برمیگردم سمتش میگه "من باهات برخورد نداشتم که!"

حالا این حرفا گذشت و رفتیم تو سرویس یهو رضا با هیجان میگه :

"من الان میرم میپرم بغل پسر همسایمون تماس نداریم که فاصلس!"

و بعد هم تحلیل میکنه که اصلا دست دادن با نامحرم و اینا منتفیه قضیش!برخورد که نداریم!خلاصه که کلی ترکیدیم از خنده😂😂😂

*******

همون دبیر مربوطه داشتن درس میدادن و میگفتن که بابا جان جرم نسبیه !جرم صفر هم داریم !جزم منفیم داریم حتی!

حالا در حالی که اعتقاداتم خورد و خاک شیر شده بود میگفتم خب مثال بزنید ,بعد هی میومدن توضی بدن ,هی وسطش میپیچوندن!هی من گیر میدادم !سرمو کج میکردم میگفتم داشتین میگفتینا اخرش مثال نزدین!آخرشم با کلی علامت سوال ولم کرد به امون خدا:|

*******

این مدیره چشه خدایی؟

اصا این به کنار:|نوازنی چشه دیگه؟!

گیری افتادیما:|

******

امروز رفتم ازمایش خون دادم 

تهنایی

بعدش 

اومدم از تو نمونه گیری بیرون این پنبه هرو اومدم بردارم یهو قل قل خون زد بیرون !وقتی میگم قل قل واقعا اغراق نمیکنم! در کسری از ثانیه تا مچ دست راستم خونی شد ,اومدم فشارش بدم خون نیاد دست چپمو گذاشتم روش ,بعد برداشتمش دیدم خونیه!اقا منو میگی :)))همین جوری نگا میکردم فقط:)))))بعد کف زمینو دیدم خینین و مالین:))))بعد یه خانومه ای که اونم اومده بود ازمایش بده میگفت بچه کیفتو بذار زمین دستتو محکم بگیر من باز نگا میکردم فقط:))))یه آقا مهربونه پیری که اونجا کار میکرد دوان دوان رفت کلی پنبه الکلی اورد گذاشت رو دستم فوشار داد بعدم دستامو برام تمیز کردبعد من هی میگفتم وای ببخشید اینجا کثیف شد:دی بعد کف اونجا روهم  تمیز کرد:))بعد گفت وایسا برات چسب بزنم گفتم نمیخوام سخت کنده میشه:))))بعد گفت خب باز همین جوری میشه ها:/رفت و اومد یه چسب طرح دار اورده بود میگفت بیا اینو برات بزنم روش ماشین داره گل داره😂😂😂😂😂😂😂خلاصه  که بعدش که رفتم کلاس و اینا بعد ترش که اومدم خونه کلی خندیدم:)))))))کلی کیف کردم با چسبه ها ولی نمیدونم چی دید در من اقاهه که اونو اورد😂😂😂😂از این اقا مو سفیدای دوس داشتنی بود👴🙌


دختر حاجی
اتفاقا منم دقیقن داشتم تو خونه ب همین قضیه ی محرم نا محرم فک می کردم   

واقعننن قل قل؟! 

😂😂😂کلا جمیعا شبی هم فک میکنیم😁

کلا دین رو بردیم زیر سوال:))))
واقعن نرگس قل قل قل 😔یعنی اون حجم خونی که از جای سوزن روی دستم بیرون میومد غیر قابل درک بود اصا برام 😁ببین خونه یه جوری میومد بیرون که انگار داره از چشمه اب میاد یه قل قل متفاوتی داشت حالا نه مث اب که قل قل میکنه 😁ولی جالبیش اینه که یادم نیست درد داشت یا نه 😁یک تجربه ی عجیبی بود 😁

Jennabel
Why does this have to be the ONLY rebialle source? Oh well, gj!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
This is my word
this is my way
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان