پاییز تلخ
برگ های پاییزی زیر پاهایم جیغ و داد می کنند
باد در میان درختان زوزه سر می دهد و رعد صدایش را به رخ جهان می کشد
خورشید بی رمق تر از همیشه پشت ابری قایم شده است...
از وقتی تو رفته ای
پاییز اینجا هیچوقت پاییز نشد..
Unreal rea_
برگ های پاییزی زیر پاهایم جیغ و داد می کنند
باد در میان درختان زوزه سر می دهد و رعد صدایش را به رخ جهان می کشد
خورشید بی رمق تر از همیشه پشت ابری قایم شده است...
از وقتی تو رفته ای
پاییز اینجا هیچوقت پاییز نشد..
Unreal rea_
این مال خیلی وقت پیشه.زمانی که پدربزرگم تازه فوت شده بود.میرفتیم بابل پاییزا سالگرد عقدشونو جشن میگرفتیم
HOW could u possiblyunderstand what i meant?