پیانو

دختره و پسره روی مبل زرد کنار پنجره نشستن.پیانو درست رو به روشونه.دختر به پسر میگه:"عزیزم برام پیانو میزنی؟"
-نه
+بزن دیگه خواهش میکنم
-نمیخوام
+نمیزنی؟
-نه
+باشه
دختر بی اعتنا پا میشه و از چند تا پله پایین میره قفل درو باز میکنه.
وارد یه اتاق میشه با کلی قفسه که توش پره از کفشای رنگاوارنگ و خوشگل
کنار قفسه ورودی یه تصویر نصب شده .مثل خط کش .یه کفش انتخاب میکنه و با خط کش سایزشو اندازه میگیره و خوشحال وراضی میپوشتشون.
از اتاق میره بیرون و در رو دوباره قفل میکنه.
رو به روی پسر وای میسته و میپرسع:نمیزنی؟
-نه
+باشه من میزنم..
*******
دختر با دستمال قرمزی روی پاشنه  ی کفششو پاک میکنه 
Unreal rea_

Unreal rea
عرفـــــ ـــان
مرد ؟ :|

نه فک نکنم در حد مردن زده باشش ولی در حدی بوده که الان بیمارستان باشه:)))))

دختر حاجی
:)) 
چشم به راهم ...
اها ینی با کفش زده؟؟؟ نفهمیده بودم تا نظر عرفان و خوندم :|

جالب بود

بره بره :))))

مرسیی

Genevieve
What a joy to find sonomee else who thinks this way.

:D

Jenn
I hate my life but at least this makes it beearbla.

dont hate your life.life is beautifull

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
This is my word
this is my way
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان